سالیان سال پیش در حدود قرن پنجم پیش از میلاد مسیح در یونان باستان، دستهای از بچههای بهاصطلاح بهروزی بودند که سوفسطاییها نامیده میشدند. این بچهها خیلی از صحبتکردن لذت میبردند. در واقع فقط صحبت کردن نبود، بلکه آنها از اینکه به دیگران یاد بدهند که چگونه بحث و گفتوگو کنند نیز لذت میبردند و همچنین از استدلالهای قانعکننده با استفاده از بلاغت در کلام برای تاثیرگذاری بر روی نظرات و باورهای دیگر بهره میبردند.
حال بلاغت چیست؟ بلاغت صنعت ادبی محسوب میشود که گوینده بر اساس اقتضای زمان و مکان برای رسیدن به هدفی صحبت کند. بلاغت در زبان کاربرد دارد که بیشباهت به نوشتن متن شیوا و گیرا نیست.
پس بهاینترتیب سوفسطاییها به نقاط مختلف جهان سفر میکردند، از این شهر به آن شهر! در خانههای آجری با کیفیت بالا میماندند و بهترین نوع غذاها را میخوردند و حتی بهترین و مرغوبترین نوع صندلها و رداها را میپوشیدند. در واقع به کیفیت مطلوب زندگی بسیار اهمیت میدادند.
آنها بسیار مشهور بودند و میشود گفت افراد بسیار حرفهای با دستمزدهای هنگفت بودند که میدانستند چطوری مخاطبانشان را قانع کنند.
در کنار شهرت، یکی از سوفسطاییها در مورد اینکه آنها روشهای بلاغی به کار میبستند که کمی احساسی تلقی میشد، نگرانی داشت.
آیا ارسطو کپیرایتر محسوب میشود؟
ارسطو همچنین در فن بیان و بلاغت زبان بسیار متبحر بود و همچنین بر این باور بود که برخی از سوفسطاییها ممکن است با تمرکز بیش از حد روی احساسات و شستن واقعیت در صدد فریبدادن دیگران باشند.
البته که وی بر ضد اقناع کردن و بلاغیگری نبود و حتی اعتقاد داشت که اگر فردی سخنی در راستای آموزش، الهام بخشیدن و کمککردن به دیگران دارد، باید بتواند با آدمها ارتباط برقرار کند.
ارسطو معتقد بود که راههای بهتری برای قانعکردن افراد وجود دارد تا اینکه از روشهای عوامفریب و زرقوبرقدار و زبان پرطمطراق استفاده شود.
بنابراین وی راهکار خودش را برای ارتباط بلاغی با مردم به کار گرفت. با این حال که از این روشها حدود 2300 سال میگذرد، وقتیکه شما این قوانین را به نوشتهها خودتان وارد میکنید، با چیزی اصیل و بیعیبونقص که توانایی اقناع کردن را دارد، روبهرو خواهید شد. در حقیقت ویژگیهایی که ارسطو بنیان نهاد، ساختار نوشتار و صنعت بلاغی را دگرگون کرد.
اکنون یک لیوان قهوه برای خودتان بریزید و همراه ما لحظاتی را با ارسطو سپری کنید!
وقتی که دربارهی صفحهی فروشتان و مطالب وب خود یادداشت تهیه میکنید یا حتی نامهای به فردی مهم مینویسید، سعی کنید تا از خرد ارسطو بهره بگیرید.
Ethos (نمایش آن اخلاقیات دوستداشتنی شما)
ارسطو در اکثر مواقع میگفت که تنها داشتن اخلاق خوب، شخصیتی فوقالعاده و دانش در یک زمینه کافی نیست. شما باید این ویژگیها را به مخاطبان خود نیز نشان دهید.
به بیان دیگر، مهم نیست که شما چقدر فرد شگفتانگیز و با اخلاقی هستید، اگر نتوانید این ویژگیها را به افراد نشاندهید، کسی به صدای شما گوش نخواهد کرد. این به این معنا نیست که این ویژگیها را در رأس امور قرار دهید بلکه شخیصتتان را به روشهای زیر نشان دهید و آشکار سازید:
- به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی
ثابت کنید که میدانید مخاطبان شما چه چیزی را تجربه میکنند. - پرهیز از زبان غیرقابلدسترس
از اصطلاحات یا زبان بر زرقوبرق پرهیز کنید. لطفاً سعی کنید فقط از زبان و گفتار ساده استفاده کنید. - نشان دهید که شما تمایل بسیار زیادی به کمککردن دارید.
اگر نمیتوانید، ضمانت بازپرداخت سخاوتمندانهای را ارائه دهید. - در مورد آن چیزی که ادعای انجامدادنش را میکنید، نشان بدهید که توانایی آن را نیز در کنار تخصص و دانش کافی در ارتباط با آن موضوع در خود دارید.
گواهی و هرگونه اعتبارنامهای که انتظار میرود داشته باشید را ارائه دهید. - نشان دهید که به شخصه در مورد کارهایی که توانایی و ادعای انجام آنها را دارید، باتجربه هستید.
شما قبلاً جایی که اکنون خوانندگان شما هستند، بودید و موفقیتی را که میخواهند کسب کنند، به آن دست یافتهاید. اجازه بدهید تا داستان موفقیت و زندگی شما را بدانند.
به خاطر داشتهباشید که Ethos نیرویی متقاعدکننده و قدرتمند است. آن را نادیده نگیرید.
Logos (به دیگران اطمینان خاطر بدهید، نه اینکه حرف بیهوده بزنید!)
لوگوس به معنای استفاده از دلایل و هدفمند سخن گفتن است. ارسطو در استفاده از لوگوس بسیار مهارت داشت. به بیان سادهتر، این واژه به این معنی است که اگر میخواهید نکتهای را بیان کنید، بهتر آن است از آن با مدارک مستدل پشتیبانی کنید. شما نمیتوانید فقط با دادن وعدههای بیپایهواساس به خواستهی خود برسید.
این ویژگی، لوگوس، چیزی بود که در حقیقت ارسطو را از سوفیسطاییها متمایز میکند، و میتواند شما را نیز بهعنوان یک نویسنده برجسته، متمایز کند، اگر شما:
- از ابهام و چندوجهی سخنگفتن بپرهیزید.
برای آنچه که سخن میگویید از دلایل روشن و مطمئن استفاده کنید. - از اغراق و مبالغه کردن استفاده نکنید.
به مخاطبان خود نگویید که زندگی آنها پس از خواندن مطالب شما فوقالعاده خواهد بود. آنها را در مورد آنچه که در واقعیت از آن یاد میگیرند و آنچه را که میتوانند با دانش انجام دهند، آگاه کنید. - هر نکتهای را که بیان کردید به دنبال راهی برای اثبات آن باشید.
مراقب عباراتی مانند «همهی ما میدانیم که… » یا «مهم است برای… » باشید. در مورد نکات خود تحقیق کنید، آن را ثابت کنید و از پس آن بربیایید.
Pathos (کاری کنید تا دیگران درگیر احساسات شوند)
Pathos بخشی است که سوفسطاییها در آن بسیار مهارت داشتند. البته در شرایطی که این کار بر اساس Ethos باشد و توسط لوگوس سرسخت پشتیبانی شود. این گفته بدین معناست که هر بخشی باید در کنار دو بخش دیگر کارایی داشته باشد. در حقیقت هر مورد کاملکنندهی دو مورد دیگر است.
برای فعالکردن نقاط احساسی که در نوشتار اصیل و بهرهگرفته از صنعت بلاغی خود نیاز دارید، باید:
- از داستانها برای تقویت تخیل استفاده کنید.
در مورد درد یا مشکل خوانندگان خود توصیفی داشته باشید و از مثالهای شفاف و روشن درباره زندگی آنها استفاده کنید. - برای درگیرشدن با مضمون، سؤال کنید.
این نکته به ویژه زمانی مفید است که پاسخی استدلال شما را اثبات کند یا آنها را وادار به بیان مشکل خود کند. - نوشتار خود را به طور طبیعی جریان دهید و روان بنویسید.
با صدای خود بنویسید، تعلیق ایجاد کنید و توجه مخاطب را به خود جلب کنید. - پایان استدلال خود را برای یک فشار بزرگ (انگیزه احساسی) که مخاطبان شما را به حرکت در میآورد تا اقدام کنند، ذخیره کنید!
در نوشتههای خود درخواست اقدام به عمل داشته باشید.
دور از انتظار نیست که ارسطو اگر در زمان حاضر زندگی میکرد، بهعنوان نویسنده و کپیرایتر معروفی، با قدرت متقاعدکنندهای ناشی از بلاغت کلامش، برندهی جوایز متعدد و نامی آشنا برای همه بود.
همچنین این اطمینان وجود داشت که او با نهایت قدرت از توانایی قدرت اقناعی و بلاغی در نوشتار جذاب و گیرای خود استفاده میکرد تا برای کسانی که باید از آن یاد بگیرند، ارزش ایجاد کند نه اینکه با فریب آنها فرصتی برای فروختن چیزی ایجاد کند.
کلام آخر
ارسطو بلاغت را بهعنوان هنر کشف کرد، آن را همراه با عواملی که برای قانع و ترغیب کردن دیگران مفید است ترکیب کرد و به کار برد. او همچنین برای فن سخنوری، نوشتار و فرایند قانع سازی افراد (رتوریک)، رعایت همزمان سه اصل اتوس (وجاهت متکلم)، پاتوس (شورانگیزی در مخاطب) و لوگوس (استدلال منطقی) را لازم میدانست؛ بنابراین اگر میخواهید ردپای ارسطو را دنبال کنید، متن خود را دوباره بررسی کنید تا مطمئن شوید شخصیت محکم شما را به نمایش میگذارد، از استدلال و اثبات بسیاری برخوردار است و احساسات مخاطب شما را برای اقدام به اندازه برمیانگیزد. همچنین توانسته باشید متن جذاب و گیرایی را بنویسید.