تولید محتوا برای کسبوکار یک چالش است و بزرگترین بخش این چالش از ذهنتان شروع میشود. مثل وقتی با خودتان فکر میکنید، «اوه، من در موقعیتی نیستم که مثل برندهی نوبل ادبیات بنویسیم».
سلام دوست من، حق با توست. اما اگر میخواهید چیزی تاثیرگذار بنویسید، چه کسی را بهتر از همینگوی برای تقلید کردن پیدا میکنید؟
سبک نوشتن همینگوی
همینگوی به جای تن دادن به کلمات شلوغ و پرزرق و برق، سادگی و شفافیت را در آثارش به آغوش میکشد. به همین خاطر سبک نوشتن همینگوی را میتوان فقط با کلمه «موجز» توصیف کرد. یعنی او منظورش را دقیق و با کمترین تعداد کلمات بیان میکرد و به شدت با هدر دادن واژهها مخالف بود.
درک همین نکتهی به ظاهر ساده، اولین پله برای همینگوی شدن است. پس به جای توضیحات طولانی و خستهکننده، زبان غیرملموس و عبارات مبهم، ساده و راحت بنویسید. برای موفقیت در این مسیر از 5 نکته زیر کمک بگیرید.
5 قانون برتر ارنست همینگوی برای خوب نوشتن
نکاتی که در اینجا میخوانید نه فقط برای تولید محتوای متنیِ مؤثر، بلکه در سناریونویسی پادکست یا ویدئو هم کاربرد دارند.
1- از جملات کوتاه استفاده کنید
همینگوی میدانست که چطور از این ترفند برای درخشیدن استفاده کند. بخش اصلی درخشش هم مربوط به سبک مینیمالیستی در نوشتن و صرف نظر کردن از صفتها بود. ساخت جملات طولانی که کلمات را پشت هم قطار کنند، تقریبا از دست همه بر میآید. برای متمایز بودن باید بتوان در کوتاهترین جملهها بیشترین حرفهای مستقیم را زد. همینگوی در این زمینه نابغه بود. این نبوغش را میتوانید در چالش او برای ساختن داستانی فقط با 6 کلمه ببینید:
«برای فروش: کفشهای کودک، هیچوقت پوشیدهنشده»
2- پاراگرافها را کوتاه کنید
اگر دنبال نمونه میگردید کافیست اسکرول کنید و به اول همین محتوا نگاهی بیاندازید.
3- از زبان با قدرت استفاده کنید
دیوید گارفینکل در مقالهاش دربارهی نوشتن مثل همینگوی اینطور میگوید: «عضلات با قدرت ایجاد میشوند. برای اینکه زبان محتوایتان قوی شود باید برای آن اشتیاق، تمرکز و تلاش داشته باشید. تلاش برای خوب بودن و تلاش برای حرکت یک صخره سنگی فاصله شما با خلق محتوایی تاثیرگذار است. شما عرق میکنید، غر میزنید، عضلاتتان کشیده میشوند و تا حد خستگی از آنها کار میکشید.. تا بالاخره صخره تکان میخورد.»
4- مثبت باشید
قطعا همینگوی با تجربیات سالها جنگ، عضویت در گروه جاسوسی کا.گ.ب و حواشی مرگ غیرطبیعیاش فرد چندان مثبت اندیشی نبوده است. پس منظور از مثبت اندیشی چیست؟
«کافی است بگویید چیزی نیست، نه آنچه نیست.»
میشل فورتین این موضوع را به خوبی بیان میکند:
بیان اینکه چیزی وجود خارجی ندارد، شما را به نتیجهی مثبت نمیرساند. زیرا هنوز ذهنتان آن را در نظر میگیرد. مثلا وقتی به شما بگویند که جراحی دندان، بدون درد است. هنوز هم ذهنتان بین دو کلمه «درد» و «بدون درد» در رفت و آمد است و روی آن تمرکز میکند.
به جای آن میتوانید از جملاتی مثل «جراحی دندان نسبتا راحت است» یا «احساس ناراحتی کمی دارد» استفاده کنید.
برای مثبت نوشتن باید به دنبال بهترین واژههای مترادف بگردید. مثلا به جای اینکه بگویید: فلان نرمافزار بدون خطا یا ضد خطا است. میتوانید از عبارت «این نرمافزار پایدار یا سازگار است» کمک بگیرید.
به همین ترتیب سعی کنید بار منفی که در برخی کلمات وجود دارد را با جایگزینی مناسب خنثی کنید. به عنوان مثال کلمه «ارزان» با خودش کمی بار منفی را به خواننده منتقل میکند در حالی که کلمه «اقتصادی» میتواند جایگزین مناسبتری در جمله باشد.
5-فقط به 4 قانون بالا تکیه نکنید
چهار تکنیک بالا قوانین نوشتن همینگوی بودند که در سال 1914 آنها را با گزارشگر کانزاس سیتی استار در میان گذاشت. همچنین او در سال 1934 به اف اسکات فیتز جرالد گفت که: «برای نوشتن یک صفحهی شاهکار، نود و یک صفحه مینویسم که نود صفحهی آن راهی سطل زباله میشوند.»
تقلید، تکنیکی رایج برای یادگیری نوشتن است. نویسندگان بسیاری در اولین گامهای خود فقط عبارات و جملات معروف سایرین را رونویسی میکردند. تا زمانی که سبک خود را در نوشتن پیدا کنند.
شما هم میتوانید برای نوشتن محتوایی تاثیرگذار از این قوانین پیروی کنید. اما یادتان باشد که قوانین را انسانها میسازند. پس میتوان آنها را شکست یا با قوانینی دیگر جایگزین کرد. به خودتان سخت نگیرید در عوض قوانینی مکمل و مختص به خودتان بسازید. این راهی است که شما را حتی به یک پله بالاتر از جایزه نوبل ادبیات قرار میدهد.