در بازاریابی دیجیتال، با کاربرانی مواجهایم که از جایی به سایت و یا اپلیکیشن ما وارد میشوند و بر اساس عوامل مختلف، تصمیم میگیرند که مراحل مختلف تعبیه شده را طی کنند و یا نه. مثلا بر اساس یک جستجوی اینترنتی، کاربری وارد یکی از صفحات سایت ما میشود. ممکن است پس از بررسی صفحه آنرا ترک کند و یا، سری به سایت بخشهای وبسایتمان بزند.
احتمالا هدف ما همواره آن است که کاربر را در وبسایت خود نگه داریم. اگرمحتوایی تولید و در وبلاگ خود منتشر میکنیم، هدف غاییمان این است که پس از مطالعهی آن مطلب، او را در خبرنامهمان عضو کنیم و یا در بهترین حالت، آن کاربر را متقاعد به عضویت در سایت و یا حتی خرید یکی از محصولات و خدماتمان کنیم.
در هرکدام از این فرضیهها، کاربر باید از وضعیتی به وضعیت دیگر تغییر حالت دهد: از بازدید کننده به کاربر، از کاربر به مشتری و از مشتری به سفیر برند یا مشتری فعال.
نرخ تبدیل، نسبت افرادی است که به «دعوت به عمل» های ما پاسخ مثبت میدهند. مثلا را پر کردهاند و یا خریدی را به سرنجام رساندهاند.
مشخصا هرچقدر نرخ تبدیل کسبوکارمان در گامهای مختلف بالاتر باشد، موفقیت بیشتری را شاهد خواهیم بود. به عبارت سادهتر، نرخ تبدیل، معیاری برای محاسبهی میزان موفقیت وبسایت و کسبوکار ماست و همواره باید تلاش کنیم تا آنرا ارتقا بخشیم.