تابهحال با محتوایی روبهرو شدهاید که پس از خواندن آن، احساس ندامت به شما دست بدهد؟ یقین داریم که بسیاری از افراد محتوا را نیمهکاره رها میکنند و به آن توجهی نشان نمیدهند. این مسئله زمانی برای تولیدکنندهی محتوا یک چالش اساسی به شمار میرود که از محتوا در راستای بازاریابی استفاده کند و محتواهای تولید شده توسط خودش برچسب محتوای بد بخورند.
فرض کنید مدام محتواهایی با نیت فروش محصولات تولید شود اما مشتریای جذب نشود!همین یک جمله نشان میدهد که حرفهی تولید محتوا، مهارتی جدی و لازم است که پیوسته باید در جهت ارتقای آن کوشید. اگر مخاطبانتان مطالب را نیمهکاره رها میکنند و بازخوردی از سوی آنان دریافت نمیکنید، باید با نگاهی عمیق به فرایند تولید، اشتباه را پیدا کنید. تا مادامی که متوجه نشوید کجای کار میلنگد، سروکله مشتری پیدا نمیشود. ما در این مقاله به برخی اشتباهات رایج که توسط تولیدکنندگان محتوای بازاریابی صورت میگیرد، اشاره میکنیم. با دقت مطالب را دنبال و سعی در رفع اشکال کنید.
در ادامه میخوانید
- 7 مثال از محتوای بد که تولیدکنندگان باید مراقب آنها باشند
- اشتباه شماره 1: تبلیغ بیش از حد محصول
- اشتباه شماره 2: مشخص نبودن مخاطب هر محتوا.
- اشتباه شماره 3: تولیدکنندگان، محتوا را برای گوگل تولید میکنند نه برای مخاطب!
- اشتباه شماره 4: تولیدکنندگان، مخاطب را به بنبست میرسانند.
- اشتباه شماره 5: محتوا تبلیغ نمیشود
- اشتباه شماره 6: کشتن خلاقیت و تنوع
- اشتباه شماره 7: خیلی زود دلسرد میشوند.
7 مثال از محتوای بد که تولیدکنندگان باید مراقب آنها باشند
بسیاری از ما تلاش میکنیم محتوای خوب و جذابی را به کاربر ارائه دهیم اما گاهی آگاهانه و گاه ناخودآگاه محتوایی مینویسیم که جزو دستهی محتواهای بد قرار میگیرد. بازاریابی محتوایی قائده و قوانین خاص خود را دارد و مهمترین قانون آن این است که اگر از اشتباهات خود درس نگیرید، محکوم به شکستید.
در ادامه هفت مثال از بازاریابی محتوای بد را آوردهایم. اینها مواردی هستند که بهاحتمال زیاد بازدیدکنندگان شما را به آغوش رقبای شما هدایت میکند.
اشتباه شماره 1:
تبلیغ بیش از حد محصول
بله کاملا درست است که ماهیت محتوای بازاریابی، تبلیغ محصول و جذب مشتری است اما انجام این کار به شکل افراطی مخاطب را دلزده و مشکوک میکند. بهتر است قهرمان تبلیغات شما بهجای محصولتان، مشتریان باشند؛ بنابراین تبلیغات افراطی از مزایای محصولات را کنار بگذارید و باتوجهبه نیاز و علایق مشتریان از افرادی که محصول شما را انتخاب میکنند، قهرمان بسازید. برای قهرمانسازی مخاطبان باید روی ویژگیهای شناختی آنان تمرکز کنید. مثلا به افرادی که محصول شما را انتخاب میکنند هوشمندی، آیندهنگری، خوشسلیقگی، احترام به خود یا توانمندی در تصمیمگیری را القا کنید، البته این کار را هم تا جایی پیش ببرید که چاپلوسی برداشت نشود. به مثالهای زیر توجه کنید:
- مثال غلط: «قطعات فلزی شرکت X در برابر خوردگی بسیار مقاوم هستند، اما از آن مصون نیستند. آنهایی که در برابر خوردگی مصون هستند، فلزات لوکس هستند که برچسب قیمت بالایی دارند.
شرکت X متعهد است که شما را با بهترین فلزات برای طراحی بیرونی فضا آشنا کند. در اینجا برخی از بهترین محصولات X برای استفاده در فضای باز آورده شده است:»
- مثال درست: «هرچند اکثر فلزات در برابر خوردگی مقاوم هستند اما مصون از آن نیستند. آنهایی که در برابر خوردگی مقاوماند معمولا فلزات لوکس هستند که برچسب قیمت بالایی دارند.
تصمیمگیری درست شما در مورد بهترین فلزات برای فضاهای بیرونی میتواند تفاوت بین یک محوطه زیبا و یک شکست زشت و پرهزینه را آشکار کند. در اینجا برخی از بهترین فلزات برای استفاده در فضای باز آورده شده است: »
همانطور که میبینید در این مثال، نویسنده میتواند برنامه خود برای آموزش نحوه تشخیص فلزات مناسب برای فضای باز را در پاراگرافهای بعدی بهجای فروش، محصول نشان دهد. در این نوشتار، نام شرکت هم مطرح نشده و موضوع حول محور مشتریان و نیاز آنان است.
اشتباه شماره 2:
مشخص نبودن مخاطب هر محتوا.
مخاطبان هدف شما کسانی هستند و چه چیزی میخواهند؟ حدس شما برای پاسخ به این سوال کافی نیست.
یکی از راههای درک مخاطب هدف این است: پرسونای مشتری خود را ایجاد کنید که برای هدایت استراتژی بازاریابی محتوا به آن اعتماد دارید، سپس یک شخصیت داستانی بر اساس آن مشتری ایدهآل ایجاد کنید.
- مثال خوبی از پرسونای مشتری. نوشتن متن با داشتن چنین سندی بسیار دقیق تر است.
اشتباه شماره 3:
تولیدکنندگان، محتوا را برای گوگل تولید میکنند نه برای مخاطب!
حتما تابهحال با متونی روبهرو شدهاید که در آن به کرات یک کلمه تکرار شده است. اوه! یکلحظه فراموش کردم مخاطب من خودش یکپا تولیدکننده است! بنابراین کمی از الفاظ تخصصیتر استفاده میکنم: عزیزانم سئو همه چیز نیست، محتوا را با کیوردها خفه نکنید. رسالت محتوا را با استفاده مکرر از کلمات کلیدی تحت شعاع قرار ندهید. این یک روند دو سر باخت است. از طرفی موتورهای جستجو، مچتان را میگیرند و شما را جریمه میکنند؛ از طرفی بازدیدکنندگان را عاصی میکنید.
فراموش نکنید استفاده بیش از حد از کلمات کلیدی منجر به جریمه و کاهش رتبه شما در گوگل میشود.
- مثال از محتوای بد که این اشتباه نابخشودنی را مرتکب شده است
گذشته از بحث کلمات کلیدی، ظاهر محتوا نیز مهم است. عجیب است که هنوز طومارهایی بلندبالا و بدون بخشهای فرعی تولید میشوند. افراد زیادی قبل از خواندن مطلب، صفحه را رو به پایین اسکرول میکنند تا ظاهر محتوا را بسنجند. مخاطبان شما اگر با یک متن بلندبالا، بدون تصویر و لینک مواجه شوند، بهراحتی دکمه خروج از سایت شما را میزنند. پس اگر واقعا مخاطب برایتان مهم است کمی ظرافت به خرج دهید.
- مثال دوم از محتوای بد: خواندن این متن بسیار سخت است و چشم را خسته میکند. با یک نگاه کلی هم شما نمیتوانید متوجه شوید آیا پاسخی که به دنبال آن هستید را در این صفحه پیدا میکنید یا خیر.
- متن را به پاراگرافهای کوتاه تقسیم کنید.
- از تصاویر و نمودارها استفاده کنید.
- برای محتواهای پیرامون موضوع خودتان لینک بسازید.
- حتما از کال تو اکشن در محتواها استفاده کنید.
اشتباه شماره 4:
تولیدکنندگان، مخاطب را به بنبست میرسانند.
مطمئنا شما قبلا در یک صفحه وب بودهاید و گفتهاید: “خب، بعد از آن باید چه کار کنم؟”
اگر مخاطب در انتهای متن متوجه نشده باشد باید چه کاری بکند، یا در بین ستون پاسخ سوال خود را پیدا نکرده است، متاسفانه شما یک محتوای بد نوشته اید!
هرگز به مشتریان خود جای تردید ندهید. هر صفحه وبسایت شما باید دارای یک هدف مشخص و مراحل بعدی باشد. این پیشفرض را که مخاطب برای خواندن یک مطلب از وبسایت شما آمده را دور بریزید، مخاطب را در یک تله اطلاعاتی نگه دارید. چطور؟ با لینکهای جذاب و مرتبط به موضوع در حال مطالعهاش. همیشه هم همهی لینکها را در پایین صفحه قرار ندهید، آنها را بین محتوا پخش کنید. البته قرار نیست مخاطب را سر بدوانید! یعنی محتوای یک صفحه را به طور کامل در همان صفحه ارائه دهید اما برای موضوعات مستقل و مرتبط، لینک ایجاد کنید.
اشتباه شماره 5:
محتوا تبلیغ نمیشود
شما پست را بهخوبی نوشتید و حال میخواهید منتظر سیل مشتریان باشید. هشت ماه بعد، مجددا بررسی میکنید و متوجه میشوید که پست شما دارای 5 بازدید است و هیچکس روی فراخوان شما کلیک نکرده است!
آیا فکر کردهاید که در مورد پست وبلاگ خود به چه کسانی بگویید؟
فراموش نکنید که رسانههای اجتماعی و بازاریابی ایمیل خود را توسعه دهید. رسانههای اجتماعی برای تولیدکنندگان (بهویژه Linkedin) کار میکنند. بازاریابی ایمیلی، برخلاف آنچه ممکن است شنیده باشید، اصلا مرده نیست. حتی میتوانید از وبسایتها و نشریات دیگر برای به اشتراک گذاشتن مطالب خود استفاده کنید. بسیاری از نشریات تولیدی برای محتوا، با خوشحالی درخواست شما را میپذیرند.
دقت داشته باشید که این مورد با اشتباه اول (تبلیغ بیشازحد محصول)، در تناقض نیست. در آنجا از افراط تولیدکننده در تبلیغ محصول در محتوا گفتیم و اینجا از تفریط تولیدکننده در تبلیغ محتوا میگوییم. شما باید افراد را برای خواندن دعوت کنید.
اشتباه شماره 6:
کشتن خلاقیت و تنوع
روشهای زیادی برای سرگرمی مخاطب وجود دارد: پستهای وبلاگ، فیلمها، اینفوگرافیک، کتابهای الکترونیکی، مطالعات موردی و بسیاری دیگر. حتی همه این موارد را میتوان با هم برای توضیح یک محصول به کار برد. اول باید ببینید مخاطب شما کدام سبک را بیشتر میپسندد، بعد بفهمید سبک موردنظر در چه پلتفرمی بیشتر دیده میشود. بهعنوانمثال، انواع خاصی از فیلمها برای قسمتهای خاصی از وبسایت شما یا اینستاگرام و یوتیوب ایدهآل هستند و مخاطبین صفحه LinkedIn شما ممکن است بیشتر به اینفوگرافیکهای سطح بالا علاقه داشته باشند.
اگر هم شرایط شما بهگونهای است که فقط میتوانید به یک سبک محتوا تولید کنید، بهتر است قسمتهای متفاوت برای آن در نظر بگیرید. برای مثال بخشهایی مجزا برای پرسشوپاسخ، پستها و فیلمهای مهمان، تفسیر روندها و رویدادهای جاری و… .
نسخهی اصل خودتان باشید، نه کپی بیکیفیت دیگران!
اشتباه شماره 7:
خیلی زود دلسرد میشوند.
بازاریابی محتوا به زمان نیاز دارد. وبلاگنویسی برای تجارت، یک سرمایهگذاری بلندمدت است. این یک طرح برای سریع ثروتمند شدن نیست.
بازاریابی محتوا برای تولید نیاز به تلاش دارد. شما نمیتوانید چند پست وبلاگ منتشر کنید و انتظار داشته باشید که شاهد ترافیک سرسامآور هزاران مشترک خبرنامه و افزایش ۳00 درصدی در تولید محصول باشید.
هرچه زمان بیشتری برای تعامل با محتوای شما صرف شود، باتجربهتر میشوید. باگذشت زمان، مشتریان شروع به دیدن شما بهعنوان یک منبع معتبر میکنند. این امر شما را در ذهن نگه میدارد.
جمعبندی
در پایان باید بگویم با تمام این تفاسیر تولید محتوا برای تولیدکنندگان نباید ترسناک باشد. کافی است هفت اشتباه بالا را به مراحل مثبت برگردانید:
- به خوانندگان خود اطلاع و آموزش دهید.
- از یک مخاطب هدف خاص که از طریق تحقیقات واقعی مشخص شده است، استفاده کنید.
- محتوای خود را برای جلب رضایت خوانندگان و Google (هر دو با هم) متعادل کنید.
- از دستورات واضح برای اقدام به عمل استفاده کنید.
- محتوای خود را در جایی که مخاطبان بیشتری حضور دارند و دسترسی آسانتری دارد تبلیغ کنید.
- متنوع تولید کنید و برای این کار چندوجهی باشید.
- به آن بچسب و عقبنشینی نکنید.