نویسش روز به روز در حال رشد است و این توسعه، عملا بدون همراهی با همکاران متخصصمان در حوزهی تولد محتوا میسر نبود. میلاد ماهیار یکی از نویسندگان کاربلد ما در نویسش است که روند سخت، کمی پیچیده و کمی طولانی برای پذیرش همکار جدید را به خوبی پشت سر گذاشته است. البته، همین سختگیریها موجب شده است که بهترینهای این حوزه را کنار خود داشته باشیم.
میلاد ماهیار خوب مینویسد، خوشاخلاق و خوشقول است و توأمان، درک بسیار خوبی از فضای کاریمان دارد. از او خواستیم که برایمان عیدانه بنویسد و او هم پذیرفت.
وقتی از بچهها بپرسید که میخواهند چه کاره شوند، هر کدام گوشهای از رویایشان را با بیان کلمههایی مثل شکلات فروش!، خوشحالی ساز! و یا کمی منطقیتر با کلماتی مثل پلیس و فضانورد به تصویر میکشند و اگر کسی این سوال را از من میپرسید، جواب من نویسنده بود. البته برای بچهای که خانوادهاش در سه سالگی الفبا را به او یاد دادند و الگویش پدربزرگی بود که همیشه اگر نمیخواند، مینوشت. نویسنده، پاسخی دور از انتظار نیست. وقتی در هفت سالگی اولین داستانم را که به داستان شباهتی به جز شوق نوشتن نداشت، بر روی کاغذ با کلمات رسم کردم. اصلا فکر نمیکردم که به جز نویسنده و شاعر، تولید کننده محتوا و کپی رایتر شوم.
شروع کپی رایتینگ
در ۱۸ سالگی که نوشتن را به طور جدی شروع کردم، اصلا معنی کپی رایتینگ را نمی دانستم و با شغل تولید محتوا آشنا نبودم. تا چند سال پیش که خیلی اتفاقی در اینترنت آگهی استخدامی برای نویسنده را گوشه سایت همشهری دیدم! هر چند برای شرکتها و سازمانهای مختلف کارهایی را نوشته بودم هیچ تصوری از وجود این شغل نداشتم. خیلی سریع وارد آگهی شدم و با دادن تست، کار کپی رایتینگ و تولید محتوا را به عنوان کاری موقت و چالش برانگیز برای امتحان خودم با شرکتی به غیر از نویسش شروع کردم.
کار جالبی بود و هر روز چالش جدیدی پیش روی من میگذاشت اما از کار با آن شرکت به علت قیمت پرداختی بسیار پایین برای هر کلمه و وقتی که این کار از من میگرفت راضی نبودم، هر چند آن شرکت با دیدن کارهای من به سرعت، من را جزئی از تیم اصلی نویسندههایش کرد، کار با آن را کنار گذاشتم. این پایان کار من به عنوان کپی رایتر و تولید کننده محتوا نبود چون شوق چالشهای جدید و یادگیری، من را وادار به جستجوی بیشتر برای یافتن سایتهای دیگر تولید محتوا میکرد و خیلی اتفاقی در یکی از این جستجوها به اسم نویسش رسیدم.
آشنایی با نویسش
قبل از هر چیز در سامانه نویسش عضو شدم و نمونهکارم را فرستادم و از آنجایی که حس خوبی به اسم نویسش(به علت علاقه به کلمه نویسنده) داشتم، بعد از دو دقیقه با آنها تماس گرفتم و سوابق کاریم را بیان کردم تا نمونه کارم را زودتر بررسی کنند. پس از تقریبا چندبار زنگ زدن و ۲۰ دقیقه گفتگو، نتیجه این شد که کار من در اولویت بررسی قرار بگیرد.
فردای آن روز برای اولین بار در عمر کپی رایتریم با دریافت اس ام اسی مبنی بر عدم تایید ریجکت شدم!، راستش را بخواهید تعجب کردم و با خودم گفتم حتما به قدر کافی خوب نبودم. اما فردای آن روز با من تماس گرفته شد و گفتند اشتباهی ریجکت کردهاند و تاییدم کردند و با گرفتن یک تست کار، همکاری من با دوستان نویسشی شروع شد.
کار با نویسش
آشنایی با شروع بکار میلاد ماهیار با نویسش نیز خواندنیست!
راستش را بخواهید من آدمی پیگیری هستم و خیلی به وقت شناسی و پاسخگویی به موقع اهمیت میدهم و سعی میکنم اول دلیلی برای اعتماد به افراد و شرکتها پیدا کنم و بعد به آنها اعتماد کنم. اما شروع کار من با نویسش اصلا جالب نبود. با اینکه نویسش قیمت مناسبی را جهت تولید محتوا به تولید کننده محتوا پرداخت میکرد، اما مثل شرکتهای قبلی تسویه را هفتگی یا روزانه انجام نمیداد و از آن مهمتر خیلی وقتها تلفنشان پاسخگو نبود(بعدا فهمیدم که مشکل جابهجایی نویسش و وجود همکاری بود که از نویسش جدا شد.) و بعضی از کارها چند روزی در داشبورد میماند و کسی آنها را انتخاب نمیکرد و من تنها یک کار را میتوانستم از داشبورد انتخاب کنم و تا کار قبلی تایید نمیشد، امکان برداشتن کار بعدی را نداشتم.
همچنین بخوانید: عیدانه محمدامین سفیدیان
هر روز دیدم به نویسش بد و بدتر میشد و تصمیمم به جدایی محکم و محکمتر؛ تا اینکه اولین پرداخت من انجام شد و بعد از آن خانم عمادی جایگزین همکار قبلی شد. با وارد شدن خانم عمادی به سیستم و پخش تخصیص سفارشات، و دمیدن روح نظم در سیستم، نظر من نسبت به نویسش عوض شد و اولویت کارهایش برایم روز به روز بیشتر شد.
اولین تماس با موسس نویسش
در این بخش، میلاد ماهیار از اولیه تجربهی خود در ارتباط با موسس نویسش سخت میگوید:
همه چیز از کارهای یک مجموعه غذایی شروع شد و وقتی در کافه نشسته بودم، موسس نویسش(البته بعدا فهمیدم که موسس نویسش بود) با من تماس گرفت و کارهایم را تایید و از من خواست تا انجام پک مجموعه غذایی را به عهده بگیرم و من هم چون از انجام کار آن لذت برده بودم، قبول کردم و این شروع تعامل بیشتر با میلاد عزیز و نویسش بود.
افزایش همکاری با نویسش
من زیاد مسافرت میکنم و خوشبختانه به برکت وجود اینترنت قادر به انجام و تحویل کارهایم در مسافرت هستم. در یکی از این مسافرتها به شمال کشور، با داشبوردی پر در نویسش روبهرو شدم که دو روزی بود(خانم عمادی هم که زیاد مسافرت میکند، احتمالا حضور نداشت که کارها را پخش کند)، کارها روی سایت مانده کسی آنها را قبول نکرده بود. از آنجایی که نویسش برایم اهمیت پیدا کرده بود. تماس گرفتم و خواهش کردم که چند کار را به من بدهند تا آنها را انجام دهم و میلاد عزیز که اسمش را آن موقع نمیدانستم، چند سفارش سایت گردشگری بسیار معروفی(اسم نمیبرم یعنی که چه!) را برای انجام در اختیارم گذاشت. سفارشهایی که روی زمین مانده بود و باید کمتر از یک روز تحویل میشد.
همین تحویل سفارش شروع همکاری قویتری بین من و نویسش بود. بعد از چند روز میلاد با من تماس گرفته و خواستار دیدار من شد و من هم که دیدم به طور کلی به نویسش مثبت شده بود، با خوشحالی قبول کردم. این شروعی برای آشنایی با همه نویسشیها و همکاری بیشتر با آنها شد.
نقدی بر نویسش؛ چطور نویسش بهتر خواهد شد
و در انتها، انتقادات میلاد ماهیار به نویسش را با هم مطالعه میکنیم
در حال حاضر پلتفرم نویسش، نیاز به کار بیشتری در سمت نویسندهها دارد و هنوز خلاء ارتباط با کارفرما، جهت پرسش و ارائه توضیحات به طور مستقیم احساس میکنم. که این امر به درگیر شدن، بیشتر کارکنان نویسش با مسائل فرعی دامن میزند و بهتر است فیچری برای حل این مشکل اضافه شود.
جای سیستم امتیاز دهی به نویسندهها نیز خالی است و ارزش گذاری نویسنده از طرف کارفرما میتواند انگیزه لازم برای نویسنده و نیز کارفرما را برای کار با یک نویسنده ایجاد کند و از طرفی کار نویسش را برای طبقه بندی نویسندههای حرفهای در زمینههای مختلف راحتتر کند.
همچنین بعضی از کپی رایترها نیاز به آموزش بیشتر داشته تا با تفاوتهای انواع نوشتن آشنا شوند. از طرفی خلاء وجود چند مقاله یا کتاب پی دی اف مفید را نیز برای آموزش مشتریان و کپی رایترها روی پلت فرم نویسش احساس میکنم.
یکی دیگر از مشکلات نویسش، عدم ذکر نام نویسنده است. نویسندههای نویسش نمیتوانند نمونه کاری از خود را روی سیستم داشته باشند، تا به کارفرما و سایر سایتهای فریلنسینگ ارائه کنند. که امیدوارم این مشکل نیز بر طرف شود. منِ میلاد ماهیار، دلم میخواهد که نوشتهای که زحمتش را کشیدم با نام و نشانی از خودم منتشر شود.
همکاری با نویسش را چطور میبینم؟
نسبت به سایر شرکتهای کپی رایتینگ، نویسش انصاف بیشتری در پرداخت حق کپی رایترها دارد و به کیفیت کار خیلی بیشتر از کمیت کار اهمیت میدهد، نویسش متشکل از تیمی خوب و متعهد و قابل اعتماد و صمیمی است که همه قابل احترام و هنرمند هستند و دغدغه آنها ارتقاء محتوای وب فارسی و پیشرفت مشتریانی است که به آنها اعتماد کردهاند.
وقتی میلاد عزیز ار من خواست که برای عیدانه درباره نویسش بنویسم، با خوشحالی قبول کردم، چون امروز نویسش و نویسشیها از همه مهمتر به عنوان دوستانی بسیار خوب و پس از آن همکارانی حرفهای و قابل اعتماد برایم از ارزش زیادی برخوردارند.
در پایان امیدوارم که در سال جدید، همراه رد پای باد صبا بر چهره درختان و پرواز زندگی و عشق در دل ایران زمین، موفقیت روز افزون و تغییر در جهت بهترینها همراه نویسش و شمایی باشد که با اعتماد به آن، برای بهبود کسب و کارتان قدم برداشتهاید.
با تشکر از شما
میلاد ماهیار