هفتهی گذشته دو نامهی رسمی برای دو دوست و همکار محترم فرستادم که هرچند موضوعات مختلفی داشت، اما یک وجه ثابت بینشان بود: غلط املایی و اشتباه تایپی. هر دو عزیز، دوستانه این خطا را متذکر شدند و هردو، بر این مساله تاکید داشتند که انتظارشان از کسی و جایی که مساله و حوزهی تمرکزش متن و محتواست، انتظار بیشتری در این خصوص داشتند.
هر توضیحی و توجیهی بر این خطا، اشتباهی بزرگتر است. متن نباید ایرادی در ساختار واژگاناش داشته باشد که اگر باشد، کلیت آنرا زیر سوال میبرد. حداقل در مکاتبات و نوشتههایی که رسمیت دارند (از کتاب و مجله گرفته تا نامههای اداری) این انتظار هست که اشتباه تایپی، نه به حداقل که به صفر برسد.
آنچه در ادامه مینویسم، توضیحی بر تفاوت میان غلط املایی و اشتباه تایپی است. بعد هم چند پیشنهاد ساده برای جلوگیری از آن میآورم. پیش از آنکه با شما به اشتراک بگذارم، جملگی را آزمودم و خوشبختانه، حداقل برای من کارآمد بودند. اگر شما هم پیشنهادی برای جلوگیری از غلط املایی یا اشتباه تایپی دارید، ممنون میشوم که با من و دیگرانی که مخاطب این نوشته میشوند، به اشتراک بگذارید.
غلط املایی یا آن واژههایی که نیاموختیم
هروقت مستندی را با عادله به اشتراک میگذارم، اولین کارش این است که همهی «بارگزاری» های من را به «بارگذاری» تبدیل کند. علیرضا هم همیشه توجیهها را توجیح میکند که بیشتر مایهی آبروریزیام نشوند. همین چند روز پیش هم در جلسهای، با آب و تاب دربارهی تفاوت «اساسکشی» و «اثاثکشی» بحثی به میان آمد که من تاکید بر درست بودن شکل نوشتاری ترکیب اول داشتم!
بگذارید اعترافی بکنم: کم نیستند کلماتی که از شکل صحیح نوشتارشان یقین ندارم، و یا بدتر، شکلی در ذهنم نقش بسته که نتوانستم تصحیحشان کنم. مدتهای مدیدی «توامان» را «توئمان» مینوشتم و هیچکس هم اشتباهم را متذکر نمیشود، تا اینکه دو-سه سال قبل یکی در وبلاگ شخصیام نظری نوشت و مشکل را گفت. یک تذکر بهجا، موجب شد که اشتباهی متداول را کنار بگذارم.
آنچه در پی خواندن مقالات متعدد، خصوصا در وب و آنهایی که از زیر دست ویراستاری نگذشته، متوجه شدم این است: خوشبختانه! من تنها نیستم و تقریبا، همهی کسانی که مستمر یا موردی چیزی مینویسند، از این دست خطاها مصونیت ندارند. حدسم بر این است که وجود حروف همصدا و مشابه (س و ص)، حروف بیصدا (مثلا «و» در خواهر) و البته مرسومیت کمتر برخی واژگان در نوشتار به نسبت گفتار (مثل همین توأمان) شاید، موجب این ماجراست.
اما مستقل از دلیل، باید سعی کنیم که «یاد بگیریم» هر واژهای را به شکل درستش بنویسیم. به عقیدهی من، درست نوشتن واژگان و مبرا کردنشان از اشتباههایی از این دست، حتی بر اصولی نگارشی (مثل رعایت نیمفاصله) مقدم است.

اشتباه تایپی: مرگ بر سرعت!
اما آنچه بیشتر از خطاهای املایی فراگیر است، اشتباههای تایپیست. سرعت بیشتر در تایپ، خصوصا برای کسانیکه تایپ ده انگشتی را به درستی نیاموختهاند و به واسطهی استمرار استفاده از کیبورد سرعت تایپشان بالا رفته، بسیار متداول است. نزدیکی برخی دکمهی حروف همصدا (مثل س و ص) در کیبورد به هم، عامل دیگریست که این دست اشتباهها را دوچندان کند.
چند روز پیش در توییتی «ساده» را با ص نوشتم که موجبات شادی جمعی شد! شاید بتوان از کنار اشتباهی اینچنینی در یک توییت غیررسمی به «صادگی» گذر کرد، اما وقتی این دست خطاهای تایپی در نامهای رسمی، آنچنان که در ابتدا هم به آن اشاره شد، نمایان میشود و «شتابزده» را به «شتانزده» تبدیل میکند، دیگر نمیتوان به آن لبخند زد.
خروجی این دو، یعنی اشتباه تایپی و غلط املایی در نظر خواننده یکسان است، اما برای من و شمای نگارنده، فهم تفاوتشان و البته یافتن راهحلشان گرهگشاست.
راهکارهایی برای حذف اغلاط املایی و تایپی
وقتی در جهان متن و زبان فارسی صحبت میکنیم و بنا داریم به این رسم قلم بزنیم، اشراف به رسمالخط زبان از نان شب هم واجبتر است. خواندن دستور زبان و رسمالخط زبان فارسی، کمتر از یک هفته از ما زمان میبرد و در نهایت، سطح مطلوبی از تسلط بر شیوهی نگارش را به ما میآموزد.
همچنین، تعداد قابل توجهی از خطاهای مرسوم و متداول را به ما نشان میدهد که حقیقتا، رعایتشان اصلا به آن سختی که به نظر میرسد نیست.
اشراف نسبی به دستور زبان برای یک متخصص تولید محتوا، همانقدر اهمیت دارد که یاد داشتن کار با ارّه برای نجار. بیش از ۹۰ درصد (بلااغراق) از کاربرانی که برای همکاری در نویسش ثبتنام میکنند، متاسفانه، بهواسطهی عدم اشراف به این مهم در همان گام اول در فرایند ارزشیابی ما باز میمانند.
اما همانطور که پیشتر اشاره شد، حتی با وجود اشراف به قواعد زبانی و اصول نگارشی، باز هم ممکن است در دام غلط املایی و اشتباه تایپی گرفتار شویم. چند پیشنهاد زیر میتواند ضریب خطا را به حداقل ممکن برساند.
بازخوانی متن از اوجب واجبات است
راستش را بخواهید، برای خود من هم خواندن چیزی که نوشتم هنوز تبدیل به عادت نشده است. ممکن است در طول نوشتن، برای آنکه بفهمم از کجا آغاز کردم و یا برای اینکه بفهمم در مسیری که میخواستم هستم و یا نه، بخشهایی از نوشتهام را دوباره بخوانم، اما کمتر پیش میآید که متن را بازخوانی کنم.
بازخوانی متن، نه تنها به بهتر شدن متن و اصلاح اضافات و اشکالات میانجامد، که امکان مرور سریع اشتباههای تایپی و املایی را نیز فراهم میکند. همین متنی که مشغول خواندش هستید، در دور اولِ دوبارهخوانی تغییرهای محسوسی پیدا کرد. به عبارت بهتر، اگر متنی که مینویسیم را دوباره (و ترجیحا با یک تاخیر زمانی) بخوانیم، هم ساختار و فرم را بهبود میبخشیم و هم مشکلات نگارشیاش را مرتفع میکنیم.
در حین نوشتن، ممکن است نتوانیم هم بر مضمون متمرکز باشیم و هم واژهآرایی صحیح را رعایت کنیم. لذا این زمان بیشتری که صرف دوباره خواندن میکنیم، ضامنیست که ما را از شر این قبیل خطاها دور کند.
استفادهی ابزاری از گوگل
بعضی وقتها که نسبت به املای برخی واژهها تردید دارم، همان شکلی که در نظر دارم را جستجو میکنم. گاهی اوقات حتی نیازی به رفتن به صفحهی جستجو هم نیست و دوست هوشمندمان، گوگل، در همان نوار ابزار شیوهی صحیح نوشتارش را نشان میدهد. این شیوه از استفادهی ابزاری از گوگل برای واژگان لاتین همیشه جواب میدهد.
من همیشه با املای درست کلمهی schedule مشکل داشته و دارم. سه حرف اول را تایپ میکنم و منتظر میمانم تا گوگل بفهمد که چه میخواهم و شکل درست را نشانم دهد.

در املای کلمات فارسی اما همیشه اینگونه نیست. با مراجعه به صفحهی جستجو، اگر آن واژه را در سایت معتبری دیدم نسبت به درستیاش اطمینان پیدا میکنم. عموما، سایتهای لغتنامهی معتبر را معیار قرار میدهم.
اگر مثل من از این شیوه استفاده میکنید، سعی کنید خیلی به آن معتاد نشوید! اگر دیدید برای فهم شکل صحیح نگارش یک واژه چندبار از گوگل -به این طریق- استفاده کردید، بدانید که ذهنتان تنبل شده و باید فکری به حالش کنید!
ویراستیار و ویراستلایو
ویراستیار و ویراستلایو دو ابزار رایگان برای اصلاح خودکار متون فارسی از حیث املایی و کمی هم انشایی هستند. دقت خوبی دارند و تا بیش از ۹۰ درصد از مشکلات املایی را تصحیح میکنند. اگر از ابزارهای آنلاین همچون گوگل داکز استفاده میکنید، ویراستلایو گزینهی مطلوبتری برای شماست و با استفاده از اکستنشنی که برای کروم دارد، میتواند راحتتر از آن بهره ببرید. اگر هم از نرمافزار ورد برای نوشتن استفاده میکنید، ویراستیار را امتحان کنید.
در این خصوص هم، تذکر قبلی را باید یادآور شوم. این ابزارها بناست تا خطاهای موردیمان را پوشش دهند و ما را از بازخوانی بینیاز نمیکنند.
مهربانی و بازخورد
همهی این کارها را انجام میدهید، اما باز هم بعید نیست که در متنمان اشتباه تایپی و غلط املایی یافت نشود. در یکی-دو مثالی که پیشتر آوردم، خطاهای نگارشی من عموما توسط بازخورد دوستانم کشف و اصلاح شد. به عبارت بهتر، همانطور که توضیح را نوشتم، گاهی خطاهایمان به باورها و آموختههای عمیقی بدل میشوند که ذرهای به صحتشان تردید وارد نمیکنیم. این موضوع البته، نه تنها در حوزهی نگارش که در همهی ساحات دیگر زندگی نیز مصداق دارد.
حداقل برای من که سالم و درستنویسی، پیش از الزامِ کاری یک واجبِ شخصیست، بازخورد دوستانم بسیار جای تشکر برایم باز کرده است. پیشنهاد آخرم آن است که اگر متنی خواندیم که غلط املایی داشت، به نویسندهاش بازخورد بدهیم. من هنوز کامنتی که چندسال قبل بر سر «توئمان» گرفتم را به خاطر دارم و تا همیشه از آن دوست ممنونم.
1 دیدگاه
حال دل من بود البته در غلط تایپی، مطالب من همیشه غلط داره حتی در بازخوانی به خاطر اینکه چشمم به متن عادت کرده و همیشه دنبال یک غلط یاب در ورد هستم.
ممنون از مطلبتون